جدول جو
جدول جو

معنی فراخ عیش - جستجوی لغت در جدول جو

فراخ عیش
آنکه در رفاه و آسایش زندگی می کند، فراخ روزی
تصویری از فراخ عیش
تصویر فراخ عیش
فرهنگ فارسی عمید
فراخ عیش(فَ عَ /عِ)
مرفه الحال. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به فراخ روزی، فراخ آستین، فراخبال و فراخ دست شود
لغت نامه دهخدا
فراخ عیش
فراخ روزی مرفه الحال
تصویری از فراخ عیش
تصویر فراخ عیش
فرهنگ لغت هوشیار
فراخ عیش((~. عِ))
کسی که رزق و روزی فراوان دارد، فراخ روزی
تصویری از فراخ عیش
تصویر فراخ عیش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فراخویش
تصویر فراخویش
به خود، با خود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراخ بین
تصویر فراخ بین
ویژگی آنکه دیدۀ باز و بینا دارد، دارای وسعت نظر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراخ دوش
تصویر فراخ دوش
پهن شانه، چهارشانه
فرهنگ فارسی عمید
(فَ خویشْ / خیشْ)
بخود. معمولاً با فعلی همراه آید: نه پدر کار پسر میتوانست ساخت نه خویش فرا خویش میرسید. (جهانگشای جوینی). رجوع به ’فرا’ شود
لغت نامه دهخدا
(فَ عَ)
واسع. (مهذب الاسماء). فراخ آستین. فراخ دست. رجوع به فراخ دست شود
لغت نامه دهخدا
(فَ)
چهارشانه. درشت اندام. شانه پهن (: خلیفه مهتدی) مردی بود فراخ پیشانی، شهلاچشم، اضلع فراخ دوش، سرخ روی... (ترجمه تاریخ طبری)
لغت نامه دهخدا
(بَ دَ)
کنایت از کسی که همه را یکسان بیند. (آنندراج) (ناظم الاطباء) :
عشق فراخ بین را نازم که بی تفاوت
از آب و خاک خم ریخت گل در بنای مسجد.
واله هروی
لغت نامه دهخدا
تصویری از فراخ عطا
تصویر فراخ عطا
جوانمرد صاحب همت کریم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراخ دوش
تصویر فراخ دوش
چهار شانه پهن شانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراخ بین
تصویر فراخ بین
آنکه دارای وسعت نظر است دارای سعه صدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراخ بخش
تصویر فراخ بخش
بسیار بخشنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرا پیش
تصویر فرا پیش
پیش جلو: پس چه حکمت عبادت را فرا پیش استعانت داشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراخ بین
تصویر فراخ بین
بلندنظر، دارای وسعت دید، فراخ دیده
فرهنگ فارسی معین
مرتعی در الاشت سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی